اکبر اکسیر، شاعر طنزپرداز که معمولاً مجموعه شعرهایش با استقبال انبوه مخاطبان مواجه می‌شود، می‌گوید: «طنز حاصل تناقض و تعارض 2حقیقت موجود در جهان است.

اکبر اکسیر

همشهری آنلاین- فرشاد شیرزادی: اکبر اکسیر، شاعر طنزپرداز که معمولاً مجموعه شعرهایش با استقبال انبوه مخاطبان مواجه می‌شود، می‌گوید: «طنز حاصل تناقض و تعارض 2حقیقت موجود در جهان است. طنزپرداز واقعی دنیایی آرمانی دارد که می‌خواهد جهان جای بهتری برای زیستن باشد، اما به‌طور نمونه پیشرفت تکنولوژی به آسایش انسان‌ها که کمک نمی‌کند هیچ، به کشتار دسته‌جمعی آنها نیز می‌انجامد. ساخت انواع بمب‌ها و سلاح‌های پیشرفته حاصل این پیشرفت تکنولوژی است که به کشتار بشر انجامیده است. شاعر حقیقی خواستار توقف کشتار آدم‌های بی‌گناه و مظلوم است.» اکسیر دیوان کامل اشعار خود را که شامل 10مجموعه شعر است، آماده انتشار دارد که در ‌ماه جاری از سوی انتشارات مروارید به ویترین کتابفروشی‌ها راه خواهد یافت.

کار اصلی طنز چیست؟ کتاب‌های شما همواره پرتیراژ بوده است. حتماً طنز باید بخنداند و طنزی که نخنداند الزاماً طنز محسوب نمی‌شود؟ این مبانی با تفاوت‌ها و شباهت‌هایشان را می‌توانید برای ما تشریح و تبیین کنید؟

درباره طنز اگر بخواهیم صحبت کنیم، ابتدا باید درباره فکاهه حرف بزنیم. فکاهه درست همان چیزی است که از تضاد معنایی، به یک پارادوکس می‌انجامد و در عین حال تاریخ مصرف خاص خودش را دارد. هر روز، هر فصل و هرماه در مورد یک مشکل اجتماعی صحبت می‌کنند یا مسائل خانوادگی که گریبانگیر طنز ما شده است. گاهی هم ممکن است طنزپردازان ما در قالب فکاهه مسائل و مشکلات اساسی را به سخره بگیرند. اینها همه رفتنی‌اند و در روزهای آینده ماندنی نیستند و از بین می‌روند و از خاطره‌جمعی حذف می‌شوند، اما برخلاف فکاهه، طنز تاریخ مصرف ندارد و برای همه انسان‌ها در همه عصرهاست و نوعی مبارزه نیکی با بدی‌ها به شمار می‌رود. درواقع طنز مرز بین روشنایی‌ها و تاریکی‌ها را مشخص می‌کند. می‌توانیم بگوییم نوعی راستی‌آزمایی کلی است تا حقیقت روشن شود. در کتاب‌های من طنز، به‌صورت‌های ساده اتفاق می‌افتد و منظوری که از آن نوشته دارم، در آخر و در آن فینال غیرمترقبه رخ می‌دهد. عموماً طنز می‌تواند در مورد محیط‌زیست، درباره خانواده، درباره پلشتی‌ها و زشتی‌های جامعه شکل بگیرد و انسان هنرمند طنزپرداز باید برای خلق یک موضوع که واقعاً عامه از آن بهره‌مند شوند، فعالیت کند. می‌توانیم بگوییم طنزپرداز، دنبال نقاط‌ضعف جامعه می‌گردد، ذره‌بین دست می‌گیرد و آنها را بزرگ می‌کند تا درمان شوند.

درواقع فکاهه از پارادوکس واقعیت‌های متن اجتماع حاصل می‌شود. درست است؟ یعنی 2واقعیتی که به‌طور همزمان در یک راستا مقابل یکدیگر قرار می‌گیرند. قطعاً طنز هم از همین متریال به‌عنوان دستمایه استفاده می‌کند.

بله.

می‌دانم که در شعرهایتان اختلاس‌گرانی مانند خاوری را مورد طنز قرار داده‌اید و در کتاب «مارمولک‌های هاچ‌بک» به آن اشاره کرده‌اید که به کانادا می‌رود و نوشته‌اید که هر وقت کانادا می‌خوردید، به یاد او می‌افتید و غیر از دمش چیزی به‌دست ما نرسید و به همین دلیل امثال او مانند مارمولک‌هایی هاچ‌بک شدند که دمشان کنده شده و در دست ماست و خودشان فرار کرده‌اند! در حال حاضر در جامعه جهانی مسائل متعددی درباره ایران مطرح می‌شود. اینها چه نمود و ظهوری در شعرها و اندیشه‌های شما به‌عنوان هنرمند طنزپرداز دارد؟

طنز وظیفه جهانگردی ندارد. حتی نزدیک‌ترین مکان خودش، نزدیک‌ترین انسان‌های خودش را می‌بینید که در کنه وجودشان حقیقت برایشان از بین می‌رود و از یادها فراموش می‌شوند. به این مسئله اصلی می‌پردازد تا حقیقت فراموش و فدا نشود. در عین حال در طنز واقعی هر اقلیم نوعی میهن‌دوستی و انسان‌دوستی بدون حصار و مرز مطرح است. انسان‌های طنزپرداز برای بشریت می‌نویسند. اگر آنها فقط برای قوم و قبیله خاصی بنویسند، این نوع نوشتن می‌شود فکاهه. اما طنز مانند بمب در دورترین نقطه شلیک می‌شود و اگر جنایت در گوشه‌ای از جهان دیده می‌شود، همه اینها می‌تواند در قالب یک طنز سیاسی ارائه شود. از آنجا که کار من طنز سیاسی نیست، نمی‌توانم خیلی خوب روی این موضوع متمرکز سخن بگویم، اما همین قدر می‌توانم بگویم که در کارهایم بیشتر بر روابط عاطفی انسان‌ها و اینکه اخلاق و انسانیت در حال اضمحلال است و اینکه انسانیت زیر لگدها و با بمب و گلوله له می‌شود و اینکه واقعاً انسان‌ها در عصر ما به یک ویرانی خاصی می‌رسند و همراه با پیشرفت تکنولوژیکی این ویرانی تسریع می‌شود، اشاره مستقیم می‌کنم.

نگاه شما نسبت به این پیشرفت تکنولوژیکی و در نقطه مقابل و به قول خودتان در پارادوکسش چیست؟

معصومیت زندگی را در درجه اول ماشین‌ها از ما می‌گیرند و این روزها هم بمب‌ها. الان هم که دور دور هوش مصنوعی است و ما نمی‌دانیم که این هوش مصنوعی به مثابه یک بمب عمل می‌کند تا در خدمت طب، پزشکی، بهداشت‌جهانی و حفظ محیط‌زیست به‌کار گرفته شود. ما نمی‌دانیم عاقبت چه می‌شود، اما آنچه از دور در جنگ دیده می‌شود، تمام معصومیت‌ها و مظلومیت‌ها بر اثر آمدن پیشرفت‌های تسلیحاتی و رشد علمی و تکنولوژیکی از بین می‌رود. من حتی به‌عنوان شاعر نگران و ناراحت از بین رفتن معصومیت‌هایی هستم که در کشورها از بین می‌رود و چیزی نیست جز از یاد رفتن مفاهیم عالی انسانی و وظیفه‌ای که انسان‌ها داشته‌اند. ما به وضعیت خاصی رسیده‌ایم؛ حتی در محیط‌زیست. از سوی دیگر طنزگونه ماجرا اینکه بعضی‌ها فکر می‌کنند با جمع کردن چند تکه کاغذ و پاکت و زباله، به حفظ محیط‌زیست کمک می‌کنند، اما حفظ محیط‌زیست باید زمانی شکل بگیرد که بشر خانه و شهری را با دست خودش ویران نکند.

شیمبورسکا، شاعر لهستانی و برنده نوبل ادبیات می‌گوید شاعر و نویسنده و اساساً هنرمند نمی‌تواند چیزی را تغییر دهد. آیا هنرمند واقعی می‌تواند به نوعی سرباز بشریت باشد، اگر لااقل نمی‌تواند جنگ را متوقف کند؟

خانم شیمبورسکا و بسیاری از دوستانی که در محیط‌های بالاتری زندگی کرده‌اند، آن ویژگی‌ها و ملاطفت‌های زندگی ما را مثل خود ما نمی‌توانند بررسی کنند و به رخ بکشند. آنها در بهترین حالت گوشه‌ای از دردهای جهانی را مطرح می‌کنند که خرده‌ریز این دردها امروز در شعرهای شاعران بزرگ خودمان بیان می‌شود. ما همیشه به این موضوع واقف و قائلیم که انسان طنزپرداز، نه سرباز، بلکه یک فرمانده بسیار باهوش است که کلمات را فرماندهی می‌کند که از کدام جبهه دفاع کند و از کجا وارد شود. می‌توانم بگویم که انسان وقتی طنز را حربه مستقیم خودش قرار می‌دهد، می‌داند که با چه ظرافتی مواجه است و اینجا دیگر خبری از خشونت، جنگ، نابرابری و اسلحه و بمب و نسل‌کشی و تبعیض نژادی نیست. طنز واقعی دنیایی آرمانی است و طنزپرداز می‌خواهد جهان را برای همه انسان‌های بی‌گناه و شریف آماده و مهیا کند.

آخرین کارتان کی منتشر خواهد شد و عنوانش چیست؟

آخرین کار من مجموعه‌ای از همه شعرهایم است که انتشارات مروارید منتشر خواهد کرد. این کتاب آماده چاپ است و در همین‌ماه منتشر خواهد شد. این مجموعه شامل 10کتاب شعر من است به نام «گزیده شعرهای فرانو».

کد خبر 810431

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار ادبیات و کتاب

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha